به گزارش راهبرد معاصر؛ در حالی که تنها یک ماه تا زمان بیستمین سالروز وقوع یازده سپتامبر و زمان اعلام خروج کامل نظامیان آمریکایی از افغانستان زمان باقی مانده است، نیروهای طالبان بی اعتنا به مفاد توافق با واشنگتن، در سلسله پیشرویهای برقآسای خویش در خلال ۷۲ ساعت گذشته ولایتهای هرات، قندهار، هلمند، بلخ، فراه، غزنی، غور و بادغیس را به تصرف خویش درآورده و از موضع جنوب و غرب خود را به نزدیکی کابل رساندهاند. یک منبع موثق آمریکایی در گفتگو با سی ان ان اعلام نمود که نیروهای طالب توان آن را دارند که در ۷۲ ساعت پایتخت را محاصره نموده و در مدت زمان کوتاهی، سیطره خویش را بر کابل و تمامی خاک افغانستان گسترش دهند.
پیشرویهای برقآسای طالبان در افغانستان با بهت و حیرت جامعه بینالمللی همراه شده است. آنتونی گوترش، دبیرکل سازمان ملل متحد یک بار دیگر از طالبان خواسته است تا حملات خود را متوقف کنند و گفته برای جامعه جهانی به دست آوردن قدرت از طریق نظامی و خشونت غیرقابل قبول است. روسیه و چین هم چون آمریکا و کشورهای غربی تاکید کردهاند چنانچه طالبان بخواهد با خشونت و جنگ به قدرت برسد، دولت آنها را به رسمیت نخواهند شناخت. دبیر کل سازمان ملل متحد با ابراز تاسف از گزارشهای اولیه مبنی بر اعمال محدودیت شدید حقوق بشر توسط طالبان در مناطق تحت کنترل آنها گفت که بسیار نگران است. وی افزود: نظاره کردن از دست رفتن «حقوق زنان و دختران افغان که به سختی به دست آمده وحشتناک و دلخراش است.»
پیشروی طالبان با نگرانی فزاینده دولتهای غربی نیز همراه شده و موجب بسته شدن شمار وسیعی از سفارتخانههای غربی در کابل و گسیل کارکنان آن به کشورهای خود شدهاند. دولتهای نروژ و دانمارک روز جمعه اعلام کردند که سفارتخانههای خود در کابل را بطور موقت میبندد. اسلو و کپنهانگ همچنین همه کارکنان سفارتخانههایشان را از افغانستان خارج خواهند کرد. همزمان فنلاند نیز اعلام کرد ۱۳۰ نفر از کارکنان محلی سفارت خود را از کابل خارج میکند. وزارت دفاع امریکا نیز اعلام کرده که اعزام نیروهای نظامی اضافی امریکا به کابل آغاز شده است. این روند تا پایان هفته بهطور کامل تکمیل خواهد شد. امریکا موقتاً سه هزار نیرو را برای تخلیه پرسنل سفارت خود در کابل در فرودگاه بینالمللی کابل مستقر میکند. در همین حال قرار است بریتانیا نیز هشتصد نیروی نظامی به کابل اعزام کرده و زمینه انتقال کارکنان سفارت و شهروندان انگیسی از افغانستان را تسریع بخشند.
در ادامه پیشرویهای نیروهای طالبان در اقصی نقاط افغانستان، منابع آگاه از تصرف شهر پل علم در ۸۰ کیلومتری کابل بدست نیروهای طالبان خبر دادهاند. پیشتر شهر غزنی در ۱۵۰ کیلومتری کابل بدست طالبان افتاده بود، امری که موجب نگرانی شدید جامعه بینالمللی نسبت به افزایش آوارگان افغانستانی شده است. در این میان ژنرال مارشال دوستم، عطا محمد نور و محمد محقق از رهبران سیاسی و جهادی شمال افغانستان در نشستی کلیدی در مزارشریف اقدام به تاسیس و تجهیز نیروهای شبهنظامی مردمی، جهت ممانعت از تسلیم شهر در برابر طالبان کردهاند. در جلسه فرماندهان در شمال تصمیم گرفته شد که یک مرکز فرماندهی واحد در دفتر والی بلخ ایجاد شود، و سپاه ۲۰۹ شاهین در این ولایت "تمام تجهیزات موجود" را در اختیار نیروهای مردمی قرار دهد. همچنین تصمیم گرفته شده که "نیروهای مقاومت و بسیجی" با رهبری عطامحمد نور فعالیت کنند.
تشدید تحرکات نظامی طالبان و استیلا بر قاطبه ولایتها و ولسوالیهای افغانستان موجب تقویت احتمال استعفای احتمالی اشرف غنی در روزهای آتی به عنوان شرط اولیه توقف درگیریها از سوی طالبان شده است. با این حال ناظرین منطقهای آینده افغانستان را در گروه استیلای تمام و کمال دانسته و آن را سرنوشت محتوم این کشور قلمداد نمودهاند. پیروزی طالبان در این نبرد حیاتی اما پیامدهای مختلفی را بر افغانستان برجای خواهد گزارد.
سیطره طالبان بر افغانستان در وهلهی اول به فروپاشی تمامی ارکان دولتی و پارلمان افغانستان و همچنین ارتش و پلیس سیصد هزار نفری این کشور منتهی خواهد شد. امری که موجب تخریب بنیانهای دو دههی گذشته افغانستان شده و زمینه ایجاد سیستم نوین دولتی و قضائی را ذیل امارت اسلامی افغانستان فراهم خواهد ساخت. نکته حائز اهمیت در این باره به قطع حمایت های مالی غرب و نهادهای بینالمللی از جامعه افغانستان باز میگردد. از زمان تاسیس حکومت نوین در افغانستان، ۹۰ درصد بودجه دولتی و شبه دولتی افغانستان از طریق حمایتهای مالی آمریکا، اروپا و سازمانهای بینالمللی تامین میشده، امری که اکنون و با سیطره طالبان بر این کشور رو به محاق خواهد رفت.
تشدید مشکلات اقتصادی افغانستان به احتمال افزایش کشت خشخاش در این کشور جهت تامین منابع مالی برای دولت امارت اسلامی منتهی خواهد شد. افزایش کشت تریاک در افغانستان و تلاش برای ترانزیت آن، همسایگان افغانستان را وارد دورهی جدیدی از تحرکات جهت ممانعت از ورود مواد مخدر وارد خواهد ساخت. امری که پیامدهای سنگین اجتماعی، امنیتی و اقتصادی را برای همسایگان افغانستان و جامعهی بینالمللی در برخواهد داشت.
در حیطهی امنیتی اما با استیلای طالبان بر افغانستان، این کشور وارد دورهای از ثبات و آرامش خواهد شد. توان بالای نظامی طالبان و اعتماد برخی اقشار جامعه به ایجاد ثبات بویژه به تاسی از حکومت پیشین طالبان در افغانستان، موجب کاهش بمبگذاریها و بحرانهای داخلی در این کشور خواهد شد. دست بالای نظامی طالبان بر خلاف دولت مرکزی کابل، موجب سرکوب شبهنظامیان وابسته به داعش در این کشور خواهد شد. داعیهی طالبان بر وضع عدالت و مقابله با فساد از دیگر اشعاری است که طالبان نسبت بدان خواهند کوشید. برآیند کارنامه دو دهه حکومت کرزای-غنی، گواهی بر تشدید فساد دولتی عمیق در افغانستان و نارضایتی جامعه از این مسئله است. پیشینه حکومت طالبان گواه آن است که دولت امارت اسلامی در مبارزه با فساد و وضع عدالتی از توانایی بیشتری نسبت به دولت کنونی حاکم بر کابل برخوردار است.
مسئله سیاست خارجی افغانستان در دورهی پسا طالبان از دیگر مباحث مهم آینده افغانستان است. استیلای طالبان بر افغانستان و سابقه دو دهه مبارزه این گروه با ایالات متحده به کاهش شدید واشنگتن در افغانستان و منطقه منتهی خواهد شد. دشمنی تاریخی طالبان با آمریکا را می توان مهمترین وجه مشترک سیاست خارجی آتی طالبان با جمهوری اسلامی قلمداد نمود، امری که احتمالا مانع از رویارویی و تیرگی روابط طرفین در آینده خواهد شد. به موازات تضعیف موقعیت آمریکا در منطقه، روسیه و چین خواهند کوشید تا با تقویت حضور اقتصادی در افغانستان، جای پای خویش را در معادلات خاورمیانه و آسیای مرکزی محکم نمایند.
برآورد تحولات حاکم بر افغانستان گواه آن است که بیشترین منفعت از چنبره طالبان بر قدرت از آن دولت پاکستان خواهد شد. از دولت اسلام آباد به عنوان بزرگترین حامی طالبان در خلال سه دهه اخیر نام برده میشود. تشدید نفوذ فزاینده اسلام آباد در کابل به تضعیف موقعیت هند در این کشور منتهی خواهد شد. از کشور افغانستان در خلال دو دههی گذشته به عنوان مکانی برای رقابت اسلاماباد و دهلینو نام برده می شد، اکنون و با استقرار متحدین پاکستان در کابل، راه برای هرگونه نفوذ هندیها در این کشور بسته خواهد ماند. حمایت صریح هند از توسعه بندر چابهار ایران، عمدتا بواسطه تسخیر بازار افغانستان صورت می پذیرفت، اکنون و با قدرتگیری طالبان، مسیر سنتی بهرهگیری از خاک پاکستان و گسیل ترانزیت این کشور به سوی بندر کراچی مد نظر دولت امارت اسلامی افغانستان خواهد بود.
وجود رگههایی از اندیشهی سلفی گری در مشی طالبان، از سوی دیگر فرصت مساعدی را برای تحرکات عربستان سعودی و امارات در این کشور فراهم خواهد ساخت. از دو کشور یاد شده در کنار پاکستان به عنوان تنها کشورهایی نام برده میشود که حکومت طالبان پیش از ۲۰۰۱ را در مجامع بینالمللی برسمیت شناخته بودند. اکنون و با استیلای طالبان بر افغانستان، موجب سعودی در این کشور تقویت شده و زمینه برای سرمایه گذاری در مدارس مذهبی این کشور بیش از پیش برای رهبران ریاض فراهم خواهد آمد. مشی محافظه کارانه طالبان و چراغ سبز به رشد جریانهای سلفیگری، در این کشور به تحدید روزافزون فعالیتهای آموزشی و فرهنگی در افغانستان منتهی خواهد شد. از همین روست که بسته شدن فضای آموزشی و فرهنگی برای زنان و محدودیتهای نسبتا شدید علیه حضور آنان در بیرون از منزل به عنوان یکی از واقعیتهای تقویت موقعیت طالبان در افغانستان نام برده می شود.